فرمانروائی داریوش آنگونه که از روایت بالنسبه قابل اعتماد هرودوت بر می آید به دنبال پاره ای مذاکرات که بین او و متحدانش در باب بهترین نوع فرمانروایی برای ایران آن عصر انجام شد،به صورت یک سلطنت مطلقه همان گونه که کوروش به وجود آورده بود بر تخت شاهی نشست...
گرچه امپراتوری پارس بدست کوروش بزرگ پایگذاری شد،پادشاهی که توانست با ایجاد تشکیلات منظم اداری و نظامی،سرزمین های فتح شده را به صورت کشور یکپارچه و مقتدر ایران در آورد،داریوش بزرگ بود.از نخستین اقدامات داریوش تقشیم بندی کشور به 30
ساتراپ (استان) بود.او برای هر ساتراپ یک کارگزار (استاندار) منصوب کرد و برای به حداقل رساندن احتمال شورش کارگزاران،فرماندهی نیرو های نظامی را به یکی از سرداران مورد اعتماد خود واگذار کرد.او حتی برای مطلع شدن از ساتراپ ها،هر از گاهی جاسوسانی را مخفیانه به شهر های امپراطوری می فرستاد تا از نحوه برخورد استاندار و فرماندهان با مردم آگاه شود...
در نزدیکی شهر کرمانشاه و بر بلندای کوه معروف بیستون،سنگ نگاره ای از داریوش بزرگ به طول 20 و عرض 8 متر حک شده است.این سنگ نگاره که یکی از باارزش ترین اسناد تاریخی بجامانده از دوران باستان در جهان محسوب می شود،از یک نقش برجسته و چهار کتیبه به خط عیلامی،بابلی و پارسی تشکیل شده است...
با فتح هگمتانه(اکباتان)در سال 546 پیش لز میلاد،کوروش خود را پادشاه پارس خواند و سلسله ی جدید هخامنشی را تاسیس کرد.
درنخستین سال های حکومت کوروش،پادشاه طمع کار لیدی(کشوری در غرب ترکیه امروزی)که ناباورانه شاهد سقوط دولت مقتدر ماد بود،به طمع توسعه قلمرو خود،تصمیم گرفت به مرز های ایران حمله کند.هنگامی که سپاهیان لیدی وارد مرزهای ایران شدند،کوروش بی درنگ سپاه بزرگی آماده کرد و به منظور دفع تجاوز دشمن،به سوی غرب حرکت کرد.سرانجام در جنگ بزرگی که میان دو سپاه رخ داد،ایرانیان علاوه بر پیروزی در نبرد،موفق شدند شهر سارد(پایتخت لیدی) را فتح و پادشاه آن کشور را دستگیر کنند.